۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

تا آزادی


تاسوعا را یادتان هست ؟
همان روزی که افسار گسیخته بودند برای عاشورا ...
همان روزی که توی خواب هم نمی دیدند که مردم به بازخوانی حسین و آزادگی برخاسته اند ...
همان روزی که توی خواب هم نمی دیدیم که حرمت سالها ادعای حاکمیت اسلامی را هم نگاه ندارند و خون بریزند , آنچنان که گویی اینجا کربلا ...
همان روزی که ...
همان روزها ! همان روزها دوست لحظه های سبز و سیاه دانشکده مان را به اسارت بردند .
" مرضیه خدابخش " به همراه خواهرکش " سارا خدابخش " , حین پیاده روی آرام و در سکوت بازداشت و به همراه جمع دیگری به ساختمان وزراء منتقل شدند . پس از یک هفته اجازه ی تماس با خانواده یافتند , به اوین ( دو هفته در انفرادی ) , و سپس به بند نسوان منتقل شدند . بعد از بازجویی ها و تشکیل دادگاه , سارا خدابخش به 2 سال حبس تعلیقی محکوم و مرضیه خدابخش به 2 سال حبس تعلیقی و 4 ماه حبس تعزیری و 50 ضربه شلاق !!! محکوم شد .
...
این روزها , ما این سوی دیوارهای بلند اوین ؛ چشم به راه مرضیه و مرضیه ها , به درد بذر امید می کاریم
باشد که روز سبز آزادی , بهار ِ جوانه های به رنج سر از خاک برآورده مان باشد .
این جا , پشت دیوار های اوین و به یاد یاران ِ سبز ِ سلول های تنگ , هر روز میان تقدیر لرزان دستهامان , شمع کوچکی خواهیم افروخت , تا به قول ماندلا : " جهان بداند که شمع آزادی را خاموش نتوان کرد . "

____________________
پ.ن
1 . بنا داریم اینجا به یادگار بنویسیم , برای روزهای سرد پشت میله ها , برای مرضیه خدابخش _ دانشجوی ترم آخر مترجمی زبان ایتالیایی دانشگاه آزاد ( تهران شمال ) _ و مهم نیست که غریبه ای یا آشنا , که ما به درد مشترک آشناییم ...
2 . درج مشخصات در نظرات آزاد , و عدم درج آن به دلایل امنیتی قابل درک می باشد , حتی برای شما استاد عزیز ... !
____________________
عکس .ن
برای دوستان همدردم
مهربانان آزاده , امیدم آرامش تمامی شماست
مهرتان را سپاس , خنده هاتان پایدار , غمتان کوتاه
یاد و توجه و محبتتان سختی بند ها را از ذهن و روانم می زداید
محرم و مرهم قلب آزرده ام هستید
سلامت , پر آرامش , آزاد و شاد باشید
همیشه و همیشه
مرضیه ( سمیرا ) خدابخش
89/2/2

شنبه می رم اوین دوباره

_____________________

درد.ن

در بند اما سبز ( + )